شعر

سلام....

امروز بایک شعر از آقا اومدم ......

این شعر از مرحوم سید جواد ذاکر است برا شادی روحش یه صلوات بفرستید...


شمع جمع دل ما شو که به گرد تو بگردیم

بی تماشای تو در محفل ما نیست صفایی

گفته بودی که بیایم اگر از شوق بمیری

نه که صد بار بمیرم و یک بار نیایی

دست و پایم ز چه بندی که به کوی تو بیایم

آنقدر ناله برآرم که به فریاد من آیی

یک دم ار چشم سیاه تو اگر چشم ببندم

به وفای تو که بالاتر از این نیست جفایی

عمر بگذشت و سر زلف تو در دست نیامد

روزی آخر به سر پیکر خونین من آیی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد