اشعاری در رابطه با امام زمان

به نام خدا

سلام

اینم یه تعداد شعر برای شیعه های منتظر منو هم دعا کنید امروزا به دعای شما نیازمندم


این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است، آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم


به انتظار تو نشستن اشتباه ماست به انتظار تو باید ایستاد

گفتم که روی ماهت، از ما چرا نهان است؟
گفتا تو خود حجابی، ور نه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت؟
گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است

خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یا رب کلامش
به سوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش


اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد
سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد


شیعه یعنی روز های انتظار/انتظار روی ماه آن نگار
انتظاری چون که می آید عزیز/گل بیار وگل بپاش وگل بریز
شیعه یعنی هر سحرگاه این دعا/کی می آید حجت ما ای خدا


این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود/مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند/هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود


غروب پنجشنبه بی قرارم/شبیه جمعه ها چشم انتظارم
فقط یک جمعه می آیی ولی من/تمام جمعه ها رو دوست دارم

ما جمعه رابه عشق تو تعطیل کرده ایم ای روز بازگشت تو آغاز عید ها

می رسد از جاده های انتظار/می دهد پیراهنش بوی بهار
خانه ی دل را چراغان می کند/تک سوار جاده های بی سوار


حیف که جمعه ها روزنامه ها منتشر نمی شوند حیف وگرنه چه تیتری می شود آمدنت

کاش مهدی به جهان چهره هویدا می کرد
گره از مشکل پیچیده ما وا می کرد
کاش می آمد و با آمدنش از سر لطف
قبر مخفی شده فاطمه پیدا می کرد


از شنبه درون خود تلنبار شدیم
تاآخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم


چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی


زمستان خسته شد از بی بهاری / جهان می لرزد از این بی قراری
گمانم جمعه ای باقی نمانده / خدایا تا به کی چشم انتظاری؟


ای گم شده ی مردم عالم، تو کجایی؟ من هر جمعه که آید به امیدم که بیایی

کتاب بسته بماند اگر نیایی تو
رسول خسته بماند اگر نیایی تو
در مقدس آن خانه ای که می دانی
بلی! شکسته بماند اگر نیایی تو